صبح جمعه پارک قیطریه
امروز صبح پسره گلم سرحال و شاد وشنگول از خواب پاشد و من و بابایی رو راهی کرد که ببریمش پارک.
پارک قیطریه هم توی یک صبح تابستانی خیلی دلنشین و زیبا منتظره قدمهای کوچولوی تو بود عزیزه دلم.
امروز هم شروع اولین نشستنت بود بدون کمک نازنینم.
ای وای مامان جون کفشم افتاد ، بگیرش.
بابایی جونم بدو بریم دوربین رو از مامانم بگیریم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی