روزهای شیرین کودکی
آرشیو عکسهای پارسال و نگاه میکردم که برخوردم به یکسری عکسهای بهداد که به نظرم برای ثبت خاطرات
روزهای کودکی جالب و شیرین اومد.
پسرک نازنینم خیلی علاقه به هرنوع رنگ بازی و نقاشی داره ، یک روز سرد بهمن ماه بود که طبق معمول
روزهای زمستان در چهاردیواریه آپارتمان خانه نشین بودیم و گفتم برای سرگرمی گل پسر چه کنم که تصمیم
گرفتم با یکمی آرد و آب و رنگ خوراکی براش رنگ انگشتی درست کنم و در کنار دلبندم از اولین تجربه های
زندگیِِ کودکم لذت ببرم.
گفتم بهدادم نقاشی رو این بار به جای دست از راه جدیدی تجربه کنه .
هویچ و سیب زمینی رو با چاقو برش دادم تا به یک نوعی به صورت کلاژ بتونه طرح بزنه .
بهدادم استقبال کرد ، فقط رنگها زیاد بود و پسرک بی نظیرم به خاطر هیجانش از تمام رنگ ها یک جا
استفاده میکرد و
کاغذ ها غرقه در رنگ شده بود و خیلی طرح ها مشخص نمیشد.
ماااااااااااااااااااادر به قربون مدل نشستنت بره .
گل پسرم آخر هم طاقت نیاورد و با انگشت های کوچولوش به خلق اثر هنری اش ادامه داد.
قصه ي شيريني ست
کودک چشم من از قصه ي تو مي خوابد
قصه ي نغز تو از غصه تهي ست
باز هم قصه بگو
تا به آرامش دل
سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم.