بازی با یخ
امروز گل پسرم زیاد شاد و شنگول نبود منم تصمیم گرفتم یکمی سرحالش بیارم و از اونجایی که عاشق آب و هرچی که به آب بازی ختم بشه هست قالبهای یخ رو به دستش دادم و کلی سرگرم شد. از توی قالب میریخت تو ظرف و بازی میکرد و از همه جالب تر لحظه ای بود که یخها آب میشدند و پسر نازنینم رو شگفت زده میکردند .
عزیزه دله مادر ایشالله عمر غم ها و غصه های زندگیت به کوتاهی عمر یخ ها باشه و شادی و سلامتی مثل آب روان ، جاری توی تمام لحظه هات.
آخر بازی هم وقتی تمام یخها آب شدند بلند شدی و با شادی و ذوق پاهاتو میزدی تو آب و کیف میکردی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی